Presentation is loading. Please wait.

Presentation is loading. Please wait.

تعلیم و تربیت از دیدگاه پیاژه

Similar presentations


Presentation on theme: "تعلیم و تربیت از دیدگاه پیاژه"— Presentation transcript:

1 تعلیم و تربیت از دیدگاه پیاژه
پیاژه یکی از بزرگترین و مشهورترین روانشناسان قرن 20 که در سال 1896 در سوئیس بدنیا آمد و در 1980 یعنی حدود 34 سال قبل دیده از جهان فرو بست. وی ابتدا به تحصیل در زیست شناسی و فلسفه پرداخت و پس از اخذ مدرک دکتری خود در رشته جانور شناسی به تحقیق و مطالعه در زمینه شناخت شناسی یعنی چگونگی معرفت علمی پرداخت. بتدریج به روانشناسی کودک روی آورد و با تحقیق و پژوهش در زمینه رشد و تحول شناختی کودکان پرداخت و نظریه خود در زمینه مراحل رشد شناختی کودکان را به جهان عرضه داشت.

2 رابطه دانش آموزش و پرورش با روانشناسی از دیدگاه پیازه
وی معتقد است که آموزش و پرورش تجربی به روانشناسی نیاز دارد همچنانکه پزشکی بر زیست شناسی مبتنی است و قاطعانه می گوید که هر گاه آموزش و پرورش تجربی بخواهد نتیجه کار خود را دریابد مسلم است که باید به روانشناسی علمی و دقیق و نه روانشناسی عامیانه توسل جوید. بنابراین نظریه او در باره آموزش و پرورش را نمی توان بدون شناختن بینش او در باره روانشناسی کودک و حتی معرفت شناسی دریافت.

3 اصول آموزش و پرورش از دیدگاه پیازه

4 اصول آموزش و پرورش از دیدگاه پیاژه
الف- اصل اجتماعی تعلیم و تربیت و اهمیت داشتن اهداف اجتماعی آن. وی همانند بیشتر دانشمندان غربی قرن بیستم، هدفهای تربیت را منحصرا در زندگی اجتماعی و ارزشهای رایج آن می جوید و این هدفها را در آماده ساختن کودکان برای ورود به اجتماع و پیشبرد جامعه و بارور ساختن فرهنگ خلاصه می کند. وظیفه آموزش و پرورش اولا تشخیص و شناخت نیازها و ارزشهای اجتماعی بوسیله روشهای علمی و گنجاندن آنها در برنامه ها و رشته های تحصیلی است، ثانیا تشخیص قدرت یادگیری کودکان و نوجوانان و هدایت آنها بسوی اهداف تعلیم و تربیت است.

5 اصول آموزش و پرورش از دیدگاه پیاژه
ب-اصل اهمیت فوق العاده دوران کودکی در رشد هوش و شخصیت. باید از نیروهایی که رشد طبیعی در اختیار میگذارد در پرورش استعدادهای کودکان و هدایت این استعدادها به سوی کمال لایق خود کمک گرفت.

6 اصول آموزش و پرورش از دیدگاه پیاژه
ج-اصل فعال بودن کودک در جریان تعلیم و تربیت. کودک موجودی منفعل و تربیت انتقال یکجانبه ارزشهای اجتماعی از نسلی به نسل دیگر نیست بلکه کودک موجودی فعال است که می توان و باید از کوشش و تجربه شخصی او در تربیت عقلی و اخلاقی او سود برد.

7 اصول آموزش و پرورش از دیدگاه پیاژه
د- اصل کنش و واکنش متقابل کودک و محیط در رشد هوشی و اخلاقی. هدف عمده تعلیم و تربیت (اجتماعی کردن کودکان) باید از راه زندگی اجتماعی (بازی و نظایر آن) و برای زندگی اجتماعی صورت گیرد.

8 اصول آموزش و پرورش از دیدگاه پیاژه
ه- اصل توجه به علاقه و رغبت کودک در تعلیم و تربیت او. در تعیین برنامه ها و اتخاذ روشهای آموزش و پرورش همواره باید به علاقه های واقعی کودکان و نوجوانان توجه داشت.

9 اصول آموزش و پرورش از دیدگاه پیاژه
و-اصل توجه به جنبه های حسی و عملی در انتخاب روشهای آموزش و پرورش. چون فعالیتهای حسی حرکتی قبل از اعمال منطقی عینی، و این اعمال ( منطقی عینی) قبل از اعمال منطقی صوری ( اعمال انتزاعی و غیر عینی) ظاهر میشوند بنابراین رعایت این ترتیب و تقدم ضروری است.

10 اصول آموزش و پرورش از دیدگاه پیاژه
ز-اصل همکاری اجتماعی کودکان و نوجوانان با یکدیگر. باید در کار آموزش و پرورش برای همکاری کودکان و نوجوانان با یکدیگر اهیت خاصی قائل شد زیرا این همکاری است که سرانجام کودک را از اطاعت دیگران بسوی انضباط اختیاری یا خود خواسته در گروههای اجتماعی سوق می دهد.

11 اصول آموزش و پرورش از دیدگاه پیاژه
ح-اصل توجه به مراحل رشد در تهیه مواد و محتوی آموزشی. باید مواد آموزشی را به کودکان سنین مختلف بصورتی عرضه کرد که برای ساختار ذهنی در مراحل مختلف رشد قابل جذب باشد. ساختار عقلی و اخلاقی کودک با ساختار فکری بزرگسالان متفاوت است.

12 روشها و برنامه های آموزش و پرورش
پیاژه روشهای سنتی آموزش و پرورش و وادار کردن دانش آموز به حفظ مطالب و بازگفتن آنها را مورد انتقاد قرار داده و معتقد است این روشها اولا کودکان و نوجوانان را چنانکه هستند نمیشناسد ثانیا بر روانشناسی متاثر از اصالت تجربه و تداعی معانی مبتنی هستند که در آن به نقش فعالیت کودک در شناخت و یادگیری توجهی نمیشود.

13 روشها و برنامه های آموزش و پرورش
به روشهای جدید نیز انتقاد کرده و عیوب آنها را ذکر نموده است و معتقد است روشهایی را میتوان موثر و مناسب دانست که به طبیعت ویژه کودک توجه کند و از قوانین سرشت یا ساختمان روانی او مدد گیرد. برای شناخت این روشها شناخت رشد و تحول روانی کودک ضروری است و روشها باید با توجه به اکتشافات روانشناسی تحولی تعیین و اجرا گردد. در تنظیم برنامه های آموزشی یا تجدید نظر در آنها از نظر وی باید مشخصات و آهنگ رشد دانش آموزان و پیشرفتهای علمی مورد توجه قرار گیرد.

14 سازمان آموزش و پرورش از نظر پیاژه سازمان آموزش و پرورش مطلوب شامل مراحل: 1- مرحله پیش از دبستان(تا 6 سالگی) 2-آموزش دبستانی یا همگانی و مشترک ( 7 تا 12 سالگی) 3- دوره راهنمایی(11 تا 15 سالگی) 4-دوره تعیین قطعی رشته تحصیلی ( 15 تا 18 سالگی)

15 در شناختن قدر و منزلت خویشتن:
قیمت هر کاله می دانی که چیست قیمت خود را ندانی احمقیست سعدها و نحس ها دانسته ای ننگری سعدی تو یا ناشسته ای جان جمله علمها اینست این که بدانی من کیم در یوم دین آن اصول دین بدانستی تو لیک بنگر اندر اصل خود گر هست نیک از اصولیت اصول خویش به که بدانی اصل خود ای مرد مه

16 تعلیم و تربیت از دیدگاه جان دیویی
متولد سال 1859 میلادی در برلینگتون آمریکا از مفسران و پیروان مکتب پراگماتیسم (اصالت عمل، سود و منفعت) و تاثیر گذار در زمینه اشاعه فلسفه تربیتی پراگماتیسمی. فلسفه تعلیم و تربیت از نظر وی نظریه هایی است برای حل مسائل عملی، بارورتر کردن آموزش و پرورش و استفاده از تکنیک های پیشرفته در آن. هسته محوری اندیشه های تربیتی دیویی معرفت شناسی اوست و مدار اصلی معرفت شناسی او پراگماتیسم است. بنیادی ترین اصل پراگماتیسم این است که ارزش اندیشه به فایده عملی آن وابسته است.

17 پراگماتیسم یاعمل گرایی
.واژه پراگماتیسم مشتق از لفظ یونانی) و به معنی عمل است. این واژه اول بار توسط چارلزپیرس( منطق دان آمریکائی به کار برده شد. حقیقت، چیزی است که از دیدگاه انسان، خوب باشد. در نظر مکتب پراگماتیسم، افکار و عقاید همچون ابزارهایی هستند برای حل مسائل و مشکلات بشر؛ تا زمانی که اثر مفیدی دارند، صحیح و حقیقی اند و پس از آن غلط و خطا می‌شوند. به این ترتیب عقیده‌ای ممکن است مدتی به کار آید و موثر شود و از این رو فعلاً حقیقی است؛ لیکن بعداً ممکن است نتایج رضایت بخش نداشته باشد و آن موقع، به نظریه‌ای باطل و خطا تبدیل می‌گردد. . تا قبل از این، نظریه اصلی و رایج درباره حقیقت این بود که حقیقت امری است جدا از انسان؛ چه کسی آن را بشناسد، چه نشناسد. اما پراگماتیسم قائل به این شد که حقیقت امر جدایی از انسان نیست؛ بلکه تنها دلیل برای اینکه یک

18 پراگماتیسم یاعمل گرایی
ما هیچ زمان به حقیقت مطلق نخواهیم رسید. زیرا علم ما، مسائل ما و مشکلات ما همیشه در حال تغییر است و در هر مرحله، حقیقت، آن چیزی خواهد بود که ما را قادر می‌سازد تا به نحو رضایت بخش، مسائل و مشکلات جاری آن زمان را بررسی و حل کنیم.

19 تالیفات مهم جان دیویی 1)منطق تئوری تحقیق (Logic;The Theory of Inquiry)
دموکراسی وتعلیم وتربیت(2 (Democracy and Education) 3)تجربه در تعلیم وتربیت (Experience in Education) 4)مدرسه واجتماع (The School and Society) 5)هنر وتعلیم وتربیت (Art and Education) 6)چگونه فکر می کنیم (How Do We Think?) 7)اصول اخلاقی در تعلیم وتربیت (Moral Principles in Education)

20 تجربه وتفکر از نظر دیویی
به نظر دیویی صرف انباشتن اطلاعات بیروح وبی معنی در ذهن یادگیری و فهم واقعی نیست معنی دارشدن از“ تجربه“ ناگسسته است. وی تجربه را تاثیروتاثرمتقابل موجود زنده با طبیعت یا محیط معرفی کرده ونتیجه می گیرد: الف)تجربه جریانی است شامل یک عنصر فعال ویک عنصر منفعل ب)هر تجربه ای که ادراکات وعواطف بیشتری برانگیزد یعنی روابط بیشتری را تببین کند کاملتر وعمیقتر است

21 تجربه ازنظر دیویی به دو گونه است:
تجربه ازنظر دیویی به دو گونه است: الف)تجربه ماشینی:تجربه ای است که عنصر درونی یا فکری آن چندان قوی نیست وهمان است که در روانشناسی روش ”آزمایش وخطا“خوانده می شود. ب)تجربه فکری:تجربه ای است که عنصرمنفعل یا درونی آن بر عنصر فعال یا بیرونی چیرگی ورزد ومستلزم تجزیه وتحلیل وبصیرت وپیش بینی باشد.این نوع تجربه راکه منجر به کشف روابط وفهم چگونگی آنها می شود می توان ”تفکر“خواند.

22 دیویی”تجربه“و“تفکر“رامحور تعلیم وتربیت دانسته ومراحل تفکر را اینگونه تحلیل میکند:
مرحله اول: انسان به“عمل وتجربه ” می پردازد. مرحله دوم:به مساله ای ”برخورد“میکند. مرحله سوم:“اطلاعاتی ”گرد می آورد مرحله چهارم:به کمک ”اطلاعات“ راه حل می جویید. ودر مرحله پنجم....دوباره به عمل وتجربه روی می آورد.

23 هدف تربیتی از دیگاه دیویی
هدف دلالت می کند بر مرحله نهایی یک فعالیت که مورد توجه ذهن قرار میگیرد. ویژگیهای هدف مناسب از دیدگاه دیویی: الف- هدف هر فعالیتی باید برخاسته از ذات آن فعالیت باشد. ب- هدف باید انعطاف پذیر و قابل تغییر و تطبیق با اوضاع و احوال جدید باشد. ج-هدف تربیتی باید نمایانگر آزادی فعالیت باشد واز تحمیل هر گونه محدودیت به دور باشد.

24 دموکراسی بعنوان هدف آرمانی
از ديدگاه ديويي، هدف تعليم و تربيت، <جامعه دموكراتيك> است و در تعريف آن مي‌گويد: جامعه دموكراتيك، جامعه‌اي است كه از پيدايش اختلافات و تبعيضات طبقاتي، قومي و نژادي جلوگيري مي‌كند که اولا روابط و منافع مشترک فراوانی بین اعضای خود بوجود می آورد، ثانیا روابط دوستانه متنوعی با جوامع دیگر برقرار میسازد.

25 اصول آموزش وپرورش 1)اصل استمراروپیوستگی: بازسازی تجربه که حقیقت تعلیم و تربیت است مستلزم استمرا و پیوستگی است. 2)اصل رابطه متقابل :تاثیر وتاثر فرد ومحیط بر یکدیگر. 3)اصل کنترل اجتماعی: فرد تحت کمترل اجتماعی است نه کنترل فردی معلم. 4)اصل آزادی: در نظر گرفتن گرایشها و رغبتهای کودک و دوری از اجبار و تحمیل توسط مربی. 5)اصل هدف: آموزش و پرورش صحیح مستلزم برگزیدن اهداف معین و خودجوش برای فرایند تعلیم و تربیت است.

26 روش آموزش وپرورش ویزگیهای روشهای شایسته:
1)خودکاری:روش خوب باید کودک را برانگیزدکه بدون تکلف وتصنع به یادگیری مشتاقانه روی آورد 2)گشاده نظری:کودک را گشاده نظر وبدوراز تعصب وجمود فکری می پروراند 3)دقت ووحدت نظر:نیروهای ذهنی کودک را از عدم تمرکز وپراکندگی به وحدت وتجمع هدایت کند 4)احساس مسئولیت:ایجاد حس مسئولیت در کودک

27 معلم وتربیت از نظر ديويي معلم نقش راهنما و همكار شاگردان را برعهده دارد. ديويي اعتقاد دارد كه معلم نبايد نقش داناي محض كه مي‌خواهد دانش خودرا منتقل كند، داشته باشد بلكه بايد دانش‌آموزان را از راه فعاليت، تحقيق و پرورش به تفكر وادارد. مربي به عنوان زنده نگاه دارنده تفكر و يادگيري در ذهن دانش‌آموز است. اوست كه به ايجاد موقعيت‌ها و ساختن شرايط فعاليت، كار و تلاش دانش‌آموزان اقدام مي‌كند و شرايط تجربه مفيد را فراهم مي‌سازد، همواره درصدد است تا فعاليتي‌ نو براي شاگرد با توجه به علاقه و رغبتش فراهم كند.

28 نقد دیویی بر تعاریف گوناگون تعلیم وتربیت
1)تعلیم وتربیت بعنوان آمادگی: بر این اساس آموزش و پرورش عبارت است از“آماده سازی کودک برای آینده“همچنین کودکی زمینه ی زندگی ست نه عین زندگی اعتراض محوری دیویی بر این اصل این است که شخصیت ذاتی کودک به تجربه ی فعلی وی و رابطه متقابل ذهن او با جهان بیرون و گرایش ها ورغبت های کنونی وی وابسته است واز ان ها شکل می گیرد چنانچه مربی همه ء این ها را به دست فراموشی بسپارد کودک را از دنیای واقعیات بریده و اهداف بزرگی را بر او تحمیل کند کودک دچار دو شخصیت متعارض می شود و تربیت نتیجه مطلوب را به بار نخواهد آورد و مربی ناگزیر به روشهای اجبار وکیفر پناه میبرد.

29 2)تعلیم وتربیت به عنوان آشکار کردن
انسان در ذات خود از نیروهاواستعدادهای فطری ومشخصی برخوردار است که در آغاز به شکل “بالقوه“ در نهاد آدمی نهفته اند و به تدریج به فعلیت می رسند به گفته ی دیویی هدف رشد است اما این رشد به سوی هدفی مشخص و دارای مسیروقوانین معین وازپیش تعین شده است دیوویی معترض است که در این نظریه هدف رشد و شیوه های آن محدود و ثابت پنداشته شده تکامل طبیعی وتاریخی بر تکامل اجتماعی مقدم دانسته شده است. بناباین وظیفه مربی محدود می شود و ر واقع این هم به گونه ای به این که کودکی ودوران آموزش و پرورش مقدمه ی زندگی است بازمی گردد.

30 3)تعلیم وتربیت به عنوان پرورش قوای ذهنی
این نظریه مانند نظر پیشین معتقد است که انسان دارای قوا واستعداد درونی است اما با این تفاوت که این نظریه معتقد است این قوا واستعدادهای ذهنی در ذات خود هیچگونه فعالیتی ندارندو ذهن وقوای آن لوح سفیدی است که در اثر مواجهه با جهان بیرون کار آمدو فعال می گردد وبدین ترتیب تمرین وممارست در آن نقش بسیاری دارد این دیدگاه جان لاک انگلیسی است دیوی ازنظر فلسفی معترض است که ”قوه”مقدم ومستقل از عمل نیست قوای فطری وجود مستقل ندارد بلکه فوای دهنی نظیر حافظه تعقل وغیره چیزی جز عواطف وادراکاتی که برای موجود زنده در ارتباط با جهان بیرون بویزه زندگی اجتماعی حاصل می شود نیست ازنظر تربیتی وظیفه مربی به تربیت معدودی از قوا محدود می گرددو کودک از برخورد با زندگی واقعی و روابط با آن و هماهنگی اعضا وحواس گوناگون محروم می شود

31 4)تعلیم وتربیت به عنوان شکل دهندهء ذهن
طرفداران این نظریه همچون هربارت معتقدند ذهن و قوای آن به طور کلی ساخته ونشات گرفته از عوامل ی است که از بیرون بر موجود زنده اثر می گذارد . ذهن حافظه دقت ادراک حافظه و عاطفه از برخورد جلوه های نفسانی مطرود با جلوه های نو ظهور پدید می آیند .مطابق این نظریه تعلیم وتربیت پدیدآورنده ذهن وقوای آن است دیویی معترض استکه گرچه این رای نسبت به آرائ پیشین از نظر نفی قوای ذهنی پیشین برتری دارد در آن به مقتضیات دوران کودکی وروابط عملی آن با محیط توجه نشده است

32 5)تعلیم وتربیت به عنوان تکرار تکامل تاریخی

33 6)تعلیم وتربیت به عنوان بازسازی تجربه ها تعریف تعلیم و تربیت از دیدگاه جان دیویی
تعلیم وتربیت عبارت است از: بازسازی وسازمان دهی تجربه که برمعنی دارشدن وعمق آن می افزاید وتوانایی هدایت جریان تجربه راتوسعه می بخشد

34 هدف وویژگیهای تعلیم وتربیت
هدف وویژگیهای تعلیم وتربیت ديوئي در كتاب دموكراسي و تعليم و تربيت، چهار ويژگي تعليم و تربيت را ذكر مي‌كند: الف) تعليم و تربيت ضرورت زندگي است: ديويي تعليم و تربيت را به عمدي و غيرعمدي تقسيم كرده است، اساس آموزش و پرورش را ارتباط و انتقال فرهنگي و اجتماعي مي‌داند زيرا بدون آموزش و پرورش عمدي و غيرعمدي زندگي ميسر نيست. ب) تعليم و تربيت به مثابه كنش اجتماعي: محيط اجتماعي نقش مهم‌ تربيتي دارد و فراگيري كودك امري انتزاعي و مجرد از مناسبات و روابط اجتماعي و محيط نيست، بلكه در متن همين مناسبات مطالب فراواني را فرا مي‌گيرد.

35 هدف وویزگیهای تعلیم وتربیت
هدف وویزگیهای تعلیم وتربیت ج) تعليم و تربيت به مثابه راهنمايي: به اعتقاد ديويي انگيزه‌ها و كوشش‌هاي مشخص نوآموز را بايد كنترل و هدايت كرد و نقش راستين تعليم وتربيت همين است. د) تعليم و تربيت به مثابه رشد: ديويي در اين مورد بر اين نكته تاكيد تام مي‌ورزد كه تعليم و تربيت به رشد رساندن است و رشد عميق زندگي است. تا زندگي هست، تعليم و تربيت هم است. با توجه به آنچه گذشت مي‌توان گفت تعليم و تربيت متربي عبارت است از: فرآيندي اصيل - نه فقط مقدماتي - ميان مربي و مترّبي، ناشي از ضرورت زندگي اجتماعي و مبتني بر رغبت‌هاي دروني و فعلي دانش‌آموز و متربي به منظور بازسازي تجربه براي رشد و دموكراسي اجتماعي.


Download ppt "تعلیم و تربیت از دیدگاه پیاژه"

Similar presentations


Ads by Google