Presentation is loading. Please wait.

Presentation is loading. Please wait.

جامعه شناسي سلامت بسم الله الرحمن الرحيم دکتر ربیع الله فرمانبر

Similar presentations


Presentation on theme: "جامعه شناسي سلامت بسم الله الرحمن الرحيم دکتر ربیع الله فرمانبر"— Presentation transcript:

1 جامعه شناسي سلامت بسم الله الرحمن الرحيم دکتر ربیع الله فرمانبر
دانشیار گروه آموزش بهداشت و ارتقاء سلامت دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی گیلان

2

3

4

5

6 جامعه = گروهي از افراد كه مدت زمان درازي با هم زندگي كرده و سرزميني را در اشغال خود داشته و خودشان را به عنوان يك واحد اجتماعي ، متمايز از گروه هاي ديگر سازمان داده باشند. مفهوم جامعه به افرادی اشاره دارد که در یک قلمرو جغرافیایی خاص زندگی می کنند با هم تعامل دارند و در هویت و فرهنگ مشترکی، سهیم هستند. جامعه تعیین کننده و جهت دهنده کوشش های فردی انسان ها . جامعه پویا در زمان و و مکان تاثیر گذاری متقابل بر سلامت.

7 DIMENSIONS OF WELLNESS
EMOTIONAL SOCIAL stress management stress reduction family friends community career education achievement substance abuse medical self-care nutrition fitness PHYSICAL love hope charity purpose INTELLECTUAL SPIRITUAL

8 جامعه شناسي يك رشته از مجموعه دانشي است كه علوم اجتماعي خوانده مي شود .
جامعه شناسی، مطالعه سیستماتیک رفتار اجتماعی و گروههای انسانی است. تاکید جامعه شناسی بر میزان نفوذ روابط اجتماعی، نگرش ها و رفتارهای افراد و بر این که چگونه جوامع شکل میگیرند و تغییر میکنند می باشد.

9 جامعه شناسی علم شناخت خصوصیات جامعه است
جامعه شناسی علم شناخت خصوصیات جامعه است. و در آن واحد بررسی بیش از یک فرد می باشد. در حقیقت بررسی روابط فردی انسانها و و رفتارهای اجتماعی است. ذهنیات عمومی : نظرات، نگرش ،عقیده، باور ،رسوم، فرهنگ عینیات عمومی: رفتار در گروه های مختلف المعیار گروه های اجتماعی طبقه نقش مطالعه آنچه هست / آنچه بر آن تاثیر می گذارد / راه های اثرگذاری بر آن اجتماع می باشد.

10 آگوست کنت فرانسوی آن را علم تجزیه و تشریح مظاهر زندگی اجتماعی، نامید
آگوست کنت فرانسوی آن را علم تجزیه و تشریح مظاهر زندگی اجتماعی، نامید. امیل دورکیم فرانسوی جامعه شناسی را علمی میداند که شیوه های خاص و متفاوت زندگی اجتماعی را که متکی بر وجدان جمعی است بررسی می کند. جامعه شناسی جوانترین رشته علوم اجتماعی است. اگوست کنت در فرانسه، واژه جامعه شناسی را در کتاب فلسفه اثباتی که در سال 1838 منتشر شد، ابداع کرد. او عقیده داشت که علم جامعه شناسی باید مبتنی بر مشاهده و طبقه بندی سیستماتیک باشد نه بر مبنای اقتدار و حدس و گمان. اگوست کنت جامعه شناس فرانسوی را پدر جامعه شناسی جدید دانسته اند، زیرا وی جامعه شناسی را علم مستقلی اعلام کرد و آن را در طبقه بندی علوم جای داد.

11 جامعه شناسی پزشکی مطالعه و بررسی تأثیر و تأثرات بین جامعه و پدیده های اجتماعی از یک طرف، و مسایل پزشکی و سلامتی از طرف دیگر است. این تأثیر و تأثرات دربرگیرنده جهات مختلفی است.از جمله عوامل و پارامترهای اجتماعی مؤثر در ایجاد و شیوع بیماریها: عوامل و فاکتورهای اجتماعی مؤثر درشناخت و درمان بیماریها و تأثیرات اجتماعی ناشی از بیماریها و درمان آنها می باشند. جامعه شناسی پزشکی نخستین بار به عنوان یک رشته مستقل توسط یک پزشک آلمانی به نام چارلز مک اینتایرCharles Mcintyre در سال 1894 پیشنهاد شد، دهه 1950 جامعه شناسی پزشکی از استقبال جدی برخوردار شد و صاحب کتب و مجلات متعدد گشت.

12 HEALTH PROMOTION AND SOCIOLOGY
Health promotion is the attention that it gives to the facilitation of healthy lives: the idea that it is no good just telling people that they should change their lifestyles without also altering their social, economic and ecological environments. People must be able to live healthy lives. Health promotion aims to work not only at the level of individuals but also at the level of socio-economic structures and to encourage the creation and implementation of ‘healthy public policies’ such as those concerned with transport, environment, agriculture and so on.

13 sociologists have tended to contribute to the development and refinement of health promotion activities rather than analyzing it as an object of inquiry. They have carried out surveys, interviews and observations of people’s lifestyles to provide information for health promotion campaigns. They have presented analyses of the etiology and distribution of health and illness which reveal that adequate health policies must take structural and environmental factors into account. They have debated the political and ideological bases of health education and health promotion activities.

14 نظریه های جامعه شناسی و ارتقاء سلامت
برای مطالعه هر پدیده اجتماعی محقق جامعه شناسی معمولا آگاهانه یا ناگاهانه پیش فرضی در باره ماهیت آن چه می خواهد مورد مطالعه قرار دهد در ذهن دارد. بدنبال آن با ارائه نظریه ای در تبیین وقایع اجتماعی است مثال : پیش فرض( جهان دارای نظم است) جامعه شناسان درمطالعه وقایع و حوادث اجتماعی در جست و جوی نظم و سازگاری بوده اند. ازبین نظریه های جامعه شناسی چهارنظریه ( تکاملی – تضادی – کارکردی و کنش متقابل )به جهت اجمال گویی و جامع بودن و اینکه جهت دهنده نظریه های دیگر هستند و بگونه ای نظریه های دیگر در ارتباط با نظریه های فوق هستند مورد تاکید قرار گرفته اند

15 نظریه تکاملی نظریه تکاملی نخستین چارچوب نظری در جامعه شناسی است که در مطالعات جامعه شناسان کلاسیک طرح شد و توسعه یافت و پس از آن به نظریه داروینیسم اجتماعی تبدیل شد. برمبنای مطالعه اگوست کنت و هربرت اسپنسر به نظر می رسد این دیدگاه توضیحی قانع کننده در مورد این که چگونه جوامع انسانی ریشه می گیرند و رشد می کنند ارائه می کند.

16 نظریه تکاملی پیش فرض اصلی این نظریه پیشرفت و ترقی است.طبیعت در جهت رشد با مکانیسم تکثر است. انسان و جامعه نیز که الگو برداری طبیعت است رشد ( پیشرفت و ترقی ) می کند. رشد جامعه در مراحل گوناگون بر اساس تکثیر سلولها صورت می گیرد.عنصر مرکزی حرکت در طبیعت و جامعه تنازع انواع است.نظریه تکاملی با قبول پیشرفت از مرحله ای به مرحله جدید بر اساس تنازع انواع صورت می گیرد.جامعه مداوماً رشد می کند . در آن حال که رشد می کند اجزایش نامتشابه می شوند و ساختار پیچیده تر می شود. اجزای نامتشابه همزمان با یکدیگر فعالیت هایی از انواع نامتشابه را برعهده می گیرند و این فعالیت ها فقط به طور ساده متفاوت نیستند. بلکه تفاوت هایشان بیشتر ولی پیوسته تر می شود.کمک متقابلی که بدین ترتیب به یکدیگر می کنند موجبات وابستگی متقابل اجزا را فراهم می اورد.اجزایی که متقابلا وابسته هستند و بوسیله هم و برای یکدیگر زندگی می کنند و براساس همان اصل کلی که در مورد ارگانیسم زیستی نیز صادق است نوعی پدیده هم گروهی را بوجود می اورند

17 نظریه کنش متقابل نمادی نظریه پردازان نظریه کنش متقابل نمادی هیچ تعبیر و تفسیر کلانی برای جامعه ارائه نمی دهند زیرا جامعه – دولت و نهاد های اجتماعی از نظر این دیدگاه مفاهیم انتزاعی و ذهنی هستند و در مقابل کنشگران و کنش متقابل آنها موضوعات واقعی اند و انها را می توان مستقیما مطالعه کرد .تصور اساسی در این نظریه کنش متقابل بین افراد است به جای اینکه به شبکه روابط اجتماعی ویا ساخت های اجتماعی معطوف باشد. جرج هربرت مید و سی اچ کولی براین مسئله متمرکز شده اند مردم چه معنا هایی را برای کنش متقابل با دیگران یافته اند. چطور این معانی ایجاد شده اند و چگونه دیگران به این معانی پاسخ می دهند و چگونه افراد با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند. در جریان کنش و واکنش چگونه پاسخ مناسب نسبت به یکدیگر تولید می شود و چگونه مردم دنیای اطرافشان را معنادار می سازند. نظریه کنش متقابل نمادی بصیرت و بینش چشم گیری را در راه توسعه و تکامل شخصیت و رفتار انسانی به ارمغان آورده است اما در مورد گروههای بزرگ و نهاد های اجتماعی کمتر توانسته کمک کند

18 نظریه کنش متقابل نمادی مکتب کنش متقابل نمادین تلاش وسیعتری را برای آشکار ساختن تفسیرهایی در پیش میگیرد که به بیماری مربوط بوده و همچنین به چگونگی اثرگذاری این معناها بر کنش ها و رفتار مردم میپردازد. تعاملگرایان نمادین که به شیوه تفسیر و معنای مردم از دنیای اجتماعی و نیز زمینه بیماری علاقه مندند به دنبال این هستند که: مردم بیمار بودن را چگونه تجربه میکنند و چه درک و برداشتی از آن دارند؟ بیماری چگونه به هویت و نیز زندگی روزمره افراد شکل میدهد؟ از دیدگاه کنش متقابل نمادین شمار زیادی از افراد با دورنمای زیستن همراه بیماری برای مدت طولانی مواجهند. • افراد مبتلا به بیماری با دلالتها و نتایج عملی و عاطفی بیماری خود سعی میکنند کنار بیایند.

19 نظریه کنش متقابل نمادی در عین حال تجربه بیماری میتواند چالشهایی برای تلقی مردم ازخویشتن ایجاد کند و موجب دگرگونی آن شود. • چالشهایی که یا از طریق واکنش عملی دیگران یا تصور واکنش آنان در مقابل بیماری ایجاد میشود. • فهم مشترک در کنش متقابل در زمینه بیماری همیشه وجود ندارد و تفسیرها ممکن است متفاوت باشد.

20 نظریه كاركرد گرايي : جامعه را واحدي كلي تلقي مي كند و وظيفه و نقش هر يك از اجزاء تشكيل دهنده كل را در ادامه حيات و انطباق آن با كل مطالعه مي كند .

21 جامعه را با موجودات زنده مقايسه مي كند .
نظریه كاركرد گرايي : جامعه را با موجودات زنده مقايسه مي كند . به مطالعه ساخت اجتماعي توجه دارد . نقشي كه جزء نسبت به كل ايفا مي كند ، كاركرد نهاد است.

22 نظریه كاركرد گرايي : به سودمندي پديده ها توجه دارد .
ويژگيهاي آن عبارتند از : پديده هاي اجتماعي را با توجه به كاركرد و عمل آنها مطالعه مي كند . به سودمندي پديده ها توجه دارد .

23 نظریه کارکردی در این نظریه جامعه به عنوان شبکه سازمان یافته ای از گروههای در حال همکاری و تعاون تلقی می شود که به شیوه های تقریبا منظم و منطبق بر مجموعه ای از قوانین و ارزشها که بیشتر اعضا در آن شریک اند اطلاق می شود و به جامعه به عنوان سیستمی ثابت و در عین حال متمایل به سمت تعادل نگریسته می شود، سیستمی که به شکل متوازن و هماهنگ عمل می کند. درنظریه کارکردی که تالوت پارسونز،کینگزلی دیویس و روبرت مرتن از مهم ترین نظریه پردازان آن می باشند، هرگروه یا نهاد کارکرد خاصی دارد، لذا سیستم در مجموع به بقای خود ادامه خواهد داد. مثال : مدرسه این نظریه در پی بررسی ساخته شدن الگوهای رفتاری نیز می باشد، زیرا وقتی الگوهای رفتاری شکل می گیرند که از نظر کارکردی مفید باشند.:الگوی مهمان نوازی و تغییر آن الگوهای جدید متناسب با ساختار های جدید رو به توسعه برای برآوردن نیازها بوجود می ایند و با تغییر نیازها ازبین میروند

24 نظریه کارکردگرایی: تالکوت پارسونز ) Talcott Parsons: 1902-1979 )
• مکتب کارکردگرایی هنجارهای رفتاری را که افراد به هنگام بیماری باید رعایت کنند مدنظر قرار میدهد. • در سال 1948 جامعه شناس آمریکایی پارسونز نخستین تحلیل جامعه شناختی را از بیماری و پزشکی در جامعه معاصر ارائه داد و نقش اجتماعی پزشک و بیمار را مشخص کرد

25 پارسونز مفهوم "نقش بیمار" را به منظور توصیف الگوهای رفتاری بیمار
در پیش میگیرد تا تأثیر مخرب بیماری را به حداقل برساند. • تفکر کارکردگرا معمولاً جامعه را با رویکرد وفاق و تعادل مینگرد که بیماری به عنوان یک عامل میتواند جریان وفاق را به هم بزند. افراد بیمار توانایی انجام نقشهای عادی خود را ندارند و مشاغل را با مشکل مواجه میسازند. • مردم از نظر پارسونز نقش بیمار را در جریان اجتماعی شدن میآموزند و به هنگام بیمار شدن آن را به اجرا میگذارند. • از نظر پارسونز بیماری شکلی از رفتار انحرافی است که مانند جرم نیاز به یک پاسخ اجتماعی دارد. • به عبارت دیگر بیماران برای آنکه بیمار جلوه نکنند شکل ویژه ای از رفتار انحرافی از آنان سر میزند که از طریق نهادی کردن یک نقش بیمار در جامعه صورت میگیرد.

26 • نقش بیمار دارای سه رکن است:
1 - شخص بیمار مشخصاً مسئول بیمار شدن خویش نیست؛ 2 - شخص بیمار استحقاق حقوق و امتیازات خاصی را دارد مثل مرخصی؛ 3 - شخص بیمار برای بازیابی سلامتی خود باید با پزشک مشورت کرده و بیمار بودنش را بپذیرد • نقش بیمار باعث ميشود افراد: • از شرکت فعال در امور روزمره دور شده • امتیازات ویژه ای داشته باشند . • صحنه برای بازگشت آنان به نقشهای اجتماعی عادیشان فراهم می شود.

27 جامعه شناسان دیگر در نقد مفهوم پارسونز از نقش بیمار معتقدند که:
• همه بیماریها یکسان نیستند. • واکنشها در برابر شخص بیمار تحت تأثیر شدت و وخامت بیماری و تلقی و برداشت آن ها از بیماری است. • حقوق و امتیازات شخص بیمار یکسان نیست هرچند که مدل نقش بیمار نشان میدهد که چگونه شخص بیمار بخش تفکیک ناپذیری از متن و زمینه اجتماعی است اما انتقادات زیادی هم بر آن وارد است: • این نظریه را نمیتوان به طور عام به کار بست. چون ممکن است که پزشک و بیمار در مورد بیماری اتفاق نظر نداشته باشند • یا ممکن است پذیرش بیمار، همیشه فرایند ساده ای نباشد . • در ضمن تأثیر برخی از عوامل اجتماعی مثل نژاد، طبقه و جنسیت میتواند بر میزان سهولت یا دشواری نقش بیمار اثر بگذارد

28 نظریه کشمکش یا تضاد ابن خلدون و ماکیاولی این رویکرد را داشته اند.مارکس و انگلس دو شخصیت مهم نظریه پرداز تضاد مدرن می باشند. نظريه ي تضاد را مي توان به عنوان تحولي قلمداد کرد که دست کم تا حدي در واکنش به کارکردگرايي ساختاري و در نتيجه ي بسياري از انتقادات مذکور روي داد. با وجود اين، بايد يادآور شد که نظريه ي تضاد ريشه هاي گوناگون ديگري نيز مانند نظريه ي مارکسيستي و کار زيمل در زمينه ي تضاد اجتماعي دارد. نظريه ي تضاد در دهه هاي 1950 و 1960 به عنوان آلترناتيوي براي کارکردگرايي ساختاري مطرح شد. اما اخيراً جاي خود را به انواع نظريه هاي نومارکسيستي داده است. مشکل اساسي نظريه ي تضاد آن است که هرگز نتوانسته به حد کافي خود را از ريشه هاي ساختاري - کارکردي اش جدا کند. اين نظريه بيش از آن که يک نظريه ي حقيقتاً انتقادي از جامعه باشد، نوع وارونه اي از کارکردگرايي ساختاري بود.

29 نظریه کشمکش یا تضاد جامعه براساس تضاد سازمان دهی شده شکل گرفته است. این نظریه به اصلی بودن تضاد ساختاری تاکید دارد. وظیف نظریه پردازان این نظریه در شناسایی ریشه ها و عوامل شکل دهی به تضاد ها و ماهیت آن ، توزیع و پراکندگی، توسعه و بحران های اخذ شده از تضاد در جامعه می باشد. در این نظریه چنین سوالاتی مطرح می شود: از نزاع بین گروههای در حال تضاد که هرکدام به دنبال منافع خود هستند ،الگوهای فعلی چگونه ظهور کرده اند؟ گروهها و طبقات مسلط چگونه به امتیازات ویژه نایل شده و آنها را حفظ کرده اند؟ آنها چگونه نهادها و سازمان های اجتماعی از قبیل مدارس،کلیسا،مساجد و وسایل ارتباط جمعی و غیره را به منظور حفظ امتیازات خود اداره می کنند؟ چه کسی از ترتیبات فعلی اجتماعی سود می برد و چه کسی ضرر می کند؟ جامعه چگونه می تواند عادلانه تر و انسانی تر گردد؟ جامعه با وجود تضادهایش چگونه توانسته است به تعادل برسد؟ عوامل موثر در ایجاد تعادل کدام اند؟

30 نظریه کشمکش یا تضاد نظریه کشمکش قدرت حرفه پزشکی را ناشی از ارتباط آن با طبقه سرمایه داری مسلط، میداند. از نظر آنان همان نیروهایی که ماهیت سرمایه داری را تعیین میکنند ماهیت نهاد پزشکی را نیز تعیین میکنند. این دیدگاه پاداشهای بالای پزشکان، مشکلات حرفه ای و اقتصادی پرستاران و نابرابری مراقبت تندرستی را محصول تفاوت قدرت می داند

31 نظریه مبادله هومنز در دهه 50 با الهام از رفتارگرایی اسکینر آن را بنیان نهاد . او از دریچه جامعه شناسی رفتاری به مطالعه مبادله با تاکید بر فردگرایی در مقابل جمع گرایی پرداخته است موضوع اصلی این نظریه مبادله است در این نظریه تنوع روش و موضوع وجود دارد..و در بردارنده نظریه های متعدد از قبیل نظریه نقش و نظریه یادگیری ونظریه تقویت است مسئله اصلی مورد مطالعه و علاقه همه نظریه پردازان مبادله وابستگی درونی روابط بین افراد و جریان واقعی رفتار اجتماعی است در جهت توزیع و تبیین رابطه بین رفتار براساس پاداش یا مجازات است درمطالعات تجربی فراوانی مورد ازمایش قرار گرفته است.(رفتار خانوادگی – عشق و ازدواج و هدیه )

32 نظریه مبادله به اگاهی و ساختارها و نهادها بی توجه بوده، در مقابل به پاداش و تنبیه علاقمند بود. به عبارتی رفتار انسان وابسته به میزان و نوع پاداش ومجازات است. علاقه اصلی این نظریه به مطالعه رفتار اجتماعی است نه فردی.به عبارت دیگر مبادله بین افراد را دنبال می کند.عملی بین افراد مبادله خوانده می شود که حداقل بیان کننده پاداش یا مجازات عمل بین دونفر باشد. قضایای نظریه: انگیزه-محرک ارزش-اشباع و مطلوبیت و پرخاشگری و تایید

33 عناصراصلی نظریه های جامعه شناسی

34 عناصراصلی نظریه های جامعه شناسی

35 Questions

36 فرهنگ و تاثیر آن در ارتقاء سلامت
فرهنگ (culture):ادب تربیت دانش، علم، معرفت ، مجموعه آداب و رسوم. به معنی وسیعتر پرورش، رشد و نمو آداب، رسوم و قواعد یک ملت تعریف کلاسیک از فرهنگ بوسیله ادوارد تیلور صورت گرفته است که: «فرهنگ، کل پیچیده‌ای است که شامل دانش، اعتقاد، هنر، اخلاقیات، قانون، آداب و رسوم و هر نوع توانایی‌ها و عادتهاست که بوسیله انسان به عنوان عضوی از جامعه کسب می‌شود».

37 عناصر تشکیل دهنده فرهنگ
زبان مذهب آداب و رسوم ارزشها هنجارها علم ،هنرهای خاص(نقاشی ،معماری،کارهای دستی ، شعر و موسیقی تکنولوژی و اقتصاد

38 انواع فرهنگ فرهنگ به لحاظ تحلیل غالباً به دو جزء « مادی و غیرمادی» تقسیم می‌شود: الف) فرهنگ غیرمادی: عبارتست از ارزشها، هنجارها، باورها، نگرشها و نمادها. ب) فرهنگ مادی: شامل وسایلی است که به دست اعضای پیشین جامعه ساخته شده و برای اعضای حاضر به ارث مانده است مانند تکنولوژی.

39 اصطلاحات متداول در فرهنگ
پیشرفت فرهنگی و تمدن: اقوام پیشرفته نسبت به اقوام ابتدایی، بخشهای زندگی خود را تا مراحل ظریفتری تجزیه کرده اند. انها برای هر بخش انواع و اقسام قواعد و ابزار تهیه کرده اند و اعضاء جامعه برای دستیابی به اهدافشان در تمامی بخشها یک تقسیم کار در پیش گرفته اند و نقشهای مختلف بعهده دارند که هریک مانند چرخ دنده های کوچک در یکدیگر ادغام می شوند و چرخهای بزرگتر و بزرگتر را به چرخش در می آورند.این مراحل پیشرفت فرهنگی را گاه تمدن می نامند.

40 نظام فرهنگی – زیر فرهنگ و مرز های فرهنگی
فرهنگ های پیشرفته به علت وجود بخشهای تجزیه شده و ظریف فرهنگی از نظام فرهنگی برخوردار بوده و در فرهنگ تکامل یافته دارای نظام فرهنگی زیر فرهنگ های مختلف قابل تفکیک و تجزیه اند، بطوریکه هر واحد اجتماعی کوچک نیز می تواند دارای یک مجموعه قواعد و ابزاری باشدکه از طریق آن می توان فرهنگ آنرا ازفرهنگ واحددیگرمتمایزنمود(فرهنگ روستایی، شهری، ورزشکاران،کامیونداران،فرهنگ زنان و...) در رابطه با این تفکیک و تجزیه فرهنگی ، مسئله مرزهای فرهنگی نیز مطرح می شوند اینگونه مرزهای فرهنگی هم می توانند در پی یک طبقه بندی محیطی،قومی، زبانی،مذهبی و قواعد و ابزار مورد استفاده برای ارضای نیاز ها تعیین شوند و هم بر اساس میزان تمایل و وقوف اعضاء یک گروه یا قوم برای متمایز ساختن خود از گروه یا قوم دیگر

41 پیدایش و انتشار فرهنگ فرهنگ های پیشرفته تر عموما در مراکز تجمع انسانی مانند شهرها بالاخص در مقر حکومت و دربار پادشاهان شکل گرفته اند.بدین معنی که پادشاهان برای ارضای بهتر نیاز های خود دستور تهیه ویا ابداع بهتر زندگی را میدادند.بدیهی است وقتی پادشاهان ابزار بهتر ارضای نیاز را بدست می اوردند وزرا و دیگر رده های پایین تر نیز بی بهره نمی ماندند و باقیمانده ها و تتمه هایی نیز به آنها می رسید و از این طریق اجزاء فرهنگی بتریج به بقیه قشرهای پایین تر انتقال و انتشار می یافت و یک کشور مانند مصر، ایران و یونان، روم و....رونق می یافت. یکی از مهمترین روشهای پیشرفت فرهنگی، کسب روشها و اطلاعات جدید از طریق دیدن وشنیدن از مراکز فرهنگی دیگر و یا جذب دانشمندان و صنعتگران بوده است.این اطلاعات حفظ وتکمیل و به نسلهای بعد انتقال داده می شوند. برتری هر فرد گروه یا کشوری همواره به همین میزان برتری اطلاعات بستگی دارد.لذا فرهنگ یک ذخیره اطلاعات است که از یک نسل به نسل دیگر می رسد تا آنها بتوانند نیاز های خود را بهتر ارضا نمایند.

42 انتقال فرهنگ وقتی تجربه ای از نسل و نسلهای گذشته به ما منتقل می یابد و به ما می آموزد که چگونه مسائلی را که با آن مواجه می شویم را حل کنیم ، نیاز های خود را بهتر ارضا نماییم و بهتر زندگی کنیم این یک فرهنگ است که به ما منتقل می شود.ما در اینجا یک سرمایه عظیم فرهنگی اجتماعی داریم که باید قدر آن را بیشتر از سرمایه اقتصادی و مادی بدانیم.این انتقال فرهنگی هم به صورت زبانی و هم نوشتاری انجام می گیرد.

43 تکامل فرهنگی دانش و اطلاعات در همه زمینه ها و بخشهای زندگی و روش ارضاء نیاز ها ( نیازهای جسمی شامل سلامت- بهداشت-طب-ورزش-تغذیه-نیاز های جنسی –کشاورزی و نیاز های ایمنی و دفاعی شامل مسکن – معماری – تولید انواع سلاح های شیمیایی و نیاز های راه وارتباطی شامل تلفن و هواپیما و نیازهای آموزشی ، علم و تکنولوژی) در قالب فرهنگ به نسلها منتقل شود و تکامل فرهنگی مبین این است که کدام کشور و فرهنگ به بهترین وجه می تواند نیازهایش در همه زمینه ها ارضا نماید

44 فرهنگ پیشرفته جامعه ای از نظر فرهنگی پیشرفته است که برای کلیه شئون زندگیش از نحوه و میزان خوابیدن تا نحوه ورزش کردن یا رانندگی یا تفریح و تربیت بچه در همه زمینه ها تا حد ممکن زمان خود بطور دقیق فکر و محاسبه کرده و بهترین روش عالمانه را یافته باشد

45 تفاوت نهاد و فرهنگ نهاد فقط یکی از بخشهای دوازده گانه فرهنگ را آنهم وقتی که قواعد و وظائف در روابط اجتماعی درآن بخش خاص( مثلاً آموزش یا ورزش) سازماندهی و بطور مشخص تعریف،تنظیم و تثبیت شوند را شامل می شود.اما فرهنگ اولا شامل تمام بخشهای زندگی میشود نه فقط یک بخش خاص ثانیا بدون توجه به اینکه قواعد روابط کاملا و بطور مشخص تعریف شده باشند را در برمی گیرد.

46 عوامل موثر بر پیشرفت فرهنگی
قدرت تفکر و درک : هرچه جامعه و اعضایش قدرت تفکر و علم بیشتری داشته باشند و در زنجیره روابط علی بیشتر پیش برود و به تعداد بیشتری از عوامل و روابط بین آنها بیاندیشد پیشرفت فکری و فرهنگی بیشتری خواهد داشت اگر زبان یک کشوری پیشرفته باشد و این پیشرفت برای همه باشد . در این صورت اعضای جامعه برای پدیده های اطراف خود نامهای خاص می دانند و در روابط اجتماعی منظور نظر و افکار و عواطف خود را به تفکیک و دقیق منتقل می کنند.بدون توجه از کنار پدیده های اطراف خود نمی گذرند یعنی ادراک آنها گسترش می یابد و بدنبال افزایش قدرت تفکر و گسترش فرهنگ را خواهیم داشت سازماندهی تفکر- تاثیر ارزش و هنجار: شرایط بوجود آورنده فکرها و قدرت تفکر ( وجود سازماندهی قوی و جذب افراد متفکر از خارج و همچنین تولید پرورش و تکثیر در داخل و سپس انتشار آن در سطح وسیع جامعه که به همین خاطر قدرت تفکر پیشرفته و یک شناخت کشف شده یا بدست آمده اولا باید به یک ارزش تبدیل شود و ثانیا به هنجار تبدیل شود

47 تغییر یا تخریب فرهنگی عناصر مضرو مبتذل به هنجار و سپس ارزش تبدیل می شوند و انها نیز فرهنگ را تشکیل می دهند و به نسلهای بعد منتقل می شوند بسیار دشوار بتوان جامعه ای را تصور نمود که فرهنگ آن بطور کامل و مطلق( یعنی تمام ارزشها و هنجارهای آن) کارکردی و مفید باشند.در هر جامعه ای کم و بیش افراد و گروههایی وجود دارند که از هنجارها و مقیاس های ارزشی مفید و کارکردی منحرف می شوندو به کارهایی روی می آورند که در واقع برای خود و برای جامعه مضر و مخرب است. تا قبل از رشد صنعتی که مردم از طریق ارتباط با طبیعت(کشاورزی و دامداری .....)نیاز های خود را ارضا می نمودندو همچنین تا قبل از پیدایش ابزار جدید امروزی نفوذ و گسترش فرهنگی ، جوامع بشری از یک سلسله قواعد، هنجارهاو ارزشهای کارکردی پیروی می کردند که ریشه در ادیان و محیط طبیعی آنها داشت در ایران نیز از زمان صفویه نفوذ های فرهنگی بیگانه به ایران آغاز شد و در دوران اخیر از طریق مدرنیزه کردن جامعه تخریب فرهنگی رشد چشمگیر داشته است

48 نفوذ فرهنگی بیگانگان و تغییر فرهنگی
جوامع انسانی و کشورها در طول تاریخ همیشه در پی کسب قدرت و یا گسترش مذهب، فرهنگ و نفوذ خود به کشورهای دیگر بوده اند. کشورهای قدرتمند جهان امروز از مدتها پیش دریافته اند که شرط هر نوع پیشرفت اقتصادی نظامی و سلطه بر کشور های دیگر گسترش فرهنگ خود درکشورهای دیگر و حتی تخریب فرهنگ موجود انجاست گسترش فرهنگ با نامهای فریبنده «تحول فرهنگی» افزایش تولید توسط کشورهای غربی فزونی سطح تولید از سطح نیاز خطر توقف تولید و و رکود اقتصادی کوشش برای انتقال و انتشار فرهنگ خود به کشورهای جهان سوم و ایجاد و افزایش نیاز در جهان سوم و تقاضا برای دریافت تولیدات غربی

49 نحوه انتقال و انتشار فرهنگ غربی به کشور های جهان سوم
1- فرهنگ داوس:داوس نام یک محل لوکس در سوئیس است که همه ساله در انجا تجمع اقتصاد جهانی صورت می گیرد.در این فرهنگ اقتصادیون جهانی با روشها و ابزار مختلف پرجاذبه فرهنگ مربوط به مصرف کامپیوتر، تلفن همراه ، بلیط هواپیما و ارزهای مختلف را به بخشهای مختلف جهان صادر می کنند. رفتارشان غیررسمی است .اما رفتار اقتصادی آنها نه فقط بخش رسمی بلکه بخش غیر رسمی زندگی آنها را در شرایط عادی خانواده و در هنگام تفریح نیز یک زندگی پر فشار و تنش دارند و در همه جا حتی محاسبه اقتصادی سود و زیان می کنند. اینان متعلق به یک کشور خاص نیستند

50 نحوه انتقال و انتشار فرهنگ غربی به کشور های جهان سوم
2- فرهنگ دانشگاهی: فرهنگی است که بیشتر توسط افراد درس خوانده و هوشمند غربی بصورت بین المللی به بقیه کشورها سرایت می کند. ازنمونه های آن فمنیسم و حفظ محیط زیست 3- فرهنگ جهان مک: از عناصر این فرهنگ موسیقی امریکایی، زیر پیراهنی منقش، سریالهای تلویزیونی و فیلمهای سینمایی امریکایی است.استفاده پیر و جوان از مک دونالد و یا موسیقی راک علت جاذبه اش این نیست که با صدای بلند و ریتمیک و حرکتهای خطرناک همراه است بلکه همزمان میزان زیادی از ارزشهای فرهنگی (رها بودن، آزادی جنسی، نفی هرگونه پایبندی سنتی) را به همراه دارد 4- فرهنگ پروتستانتیسم اوانگلیک: در حالیکه تولد مجدد اسلام و گسترش آن فقط به کشورهای مسلمان محدود می گردد ، پروتستانتیسم اوانگلیک در بخشهایی از جهان در حال گسترش انفجار آمیز است که در آنجا این مذهب وجود نداشته است.

51 نحوه انتقال و انتشار فرهنگ غربی به کشور های جهان سوم
در مجموع نه فقط امریکا ، بلکه اکثر کشورهای سرمایه داری با ابزار مختلف به انتقال و گسترش فرهنگ خود در کشورهای جهان سوم می پردازند و عموما با یکدیگر رقابت می کنند.از مجلات مد گرفته تا مراکز فرهنگی و کلاسهای زبان و کلوپ ها و فیلمها و سریالهای تلویزیونی، ماهواره ، اینترنت، موسیقی و هنرپیشه ها ، هنر و خواننده هایی که به عنوان ستاره ، الگوهای رفتاری شوند برخی از این قبیل ابزارها هستند. سرمایه گذاری انسانی و آموزش جوانان در کشورهای غربی و پرورش ارزش در نظام آموزشی آنجا ارزش نیاز تقاضا فروش در فرایند رشد صنعتی غرب و رقابتهای شدید بین کشورهای غربی، کشورهای جهان سوم باید در راستای منافع سرمایه داران فرهنگ خود را تغییر دهند وفرهنگی را کسب نمایند که آنها را به مصرف کنندگان وابسته و معتاد به کالاهای غربی تبدیل نماید و این است تحول فرهنگی مورد نظر آنها.

52 انتقال محتوا یا ظاهر فرهنگ
در انتقال فرهنگ غربی به جهان سوم انتقال محتوی فرهنگ صورت نمی گیرد بلکه فقط تکنولوژی در حد کالای نهایی نه شناختی از این که تکنولوژی چگونه بدست آمده است ، نه تفکر منطقی و نه تربیت لازم در باره چگونگی بکار گیری مناسب آن. تکنولوژی فقط به عنوان وسیله فخر و منزلت و پرستیژ مانند موبایل به منتقل می شود. به عبارت دیگرآنها حلقه نهایی فرهنگ خود را که به مصرف می انجامد به ما منتقل می کنند و نه زمینه تولیدی فرهنگ را.

53 انتقال محتوا یا ظاهر فرهنگ
منافع سرمایه داری ایجاب می کند که پذیرش فرهنگ غرب بیشتر در حد ظاهر و بدون درک محتوا و عمق فرهنگ غربی باشد و افراد در صورت عدم درک عمق کورکورانه از ظواهر فرهنگ غرب پیروی می کنند و به مصرف کنندگان معتاد تبدیل میشوند. اما اگر محتوا و عمق فرهنگ غرب درک شود و دلیل هر رفتار شناخته شود انسانها به تفکر واداشته می شوند و می اندیشند که چرا باید این ماشین را بخرند ؟ این ماشین چه فایده و کارکردی دارد؟آیا برای او شرایط اش مناسب است یا نه؟به عبارت دیگر انسانها کارکردی و تولیدی فکر خواهند کرد. اندیشیدن به فایده و کارکرد بخشهای مختلف فرهنگ حفظ فرهنگ کارکردی و مفید و تغییر فرهنگ مضر و ایجاد فرهنگ مناسب خودی رسیدن افراد به مرحله تفکر و تولیدی فکر حفظ هویت فرهنگی و استفاده از محتوی فرهنگ غرب نه ظاهر آن

54 فرهنگ مصرف هدف اصلی سرمایه داران کشورهای صنعتی در جهان سوم گسترش مصرف کالاهای خود است که برای دستیابی به این هدف آنها: 1- سیستم آموزشی کشورهای جهان سوم(مدارس و دانشگاهها) را از طریق افراد ناآگاه داخلی طوری دستکاری می کنند که آموزندگان فقط محتوی نظری بدون تمرین عملی و غیرکاربردی را حفظ کنند و قدرت تفکر و استفاده عملی و قدرت خلاقیت از بین برود 2-با انواع برنامه های تلویزیونی داخلی و ماهواره مردم را ازتفکر فعالانه به مصرف کنندگان منفعل تبدیل نمایند 3-ایجاد نظام اجتماعی نابرابر با فاصله زیاد بین فقیر و غنی و یک نظام ارزشی که این نابرابری را در طول زمان تایید و تضمین نماید و شرایط فرهنگ مصرفی روزبروز بطور خودکار در طول زمان تضمین نماید

55 نتیجه گیری تغییر نظام فرهنگی جامعه از تولیدی به مصرفی و تخریبی و گسترش فرهنگ های تضاد- استبداد- فئودالیته – عیش و نوش- شهوترانی- لاابلی گری- اختلاس- دروغ – خودنمایی- ژست و ادا و ....( فرهنگ دارای دینامیزم انتقال است) تغییر شخصیتهای مردم جهان سوم از طبیعتهای مغرور، شجاع ، سربلند و بی نیاز به افرادی فرو مایه ،شارلاتان و دروغگو که تنها در فکر لذت و سود بوده و فرهنگ سنتی خود را نفی و تمسخر می کنند.

56 نتیجه گیری: چه می توان کرد؟
اگر ارزشگذاران اصلی یک جامعه از فرهنگ بالایی برخوردار باشند و از نظر تخصصی نیز بدانند که چگونه می توان یک فرهنگ را اصلاح کرد و تسری داد، امید به اصلاح زیاد است.اما اگر فرهنگ سازان یک جامعه خود محصول یک جامعه مصرفی، بنجل و شیفته توسعه باشند که از واژه فرهنگ فقط چیزی را می فهمند که به غلط نام هنر برآن می نهند که اساساً با هنر ارتباطی ندارد و تسطیح کننده مسیر عیش و نوش و فرهنگ مصرفی است و در آن صورت از کوزه همان برون تراود که دروست.

57 نتیجه گیری: چه می توان کرد؟
فرهنگ آن است که ما چگونه ارزش های عمیق انسانی،علمی، اجتماعی،مذهبی را با روش های زیبا و بار ارزشی و احساسی مثبت به نسل بعد انتقال دهیم و تثبیت کنیم .این هنر است. هنر یک وسیله در یک نظام منسجم اجتماعی- فرهنگی است.هنر برای مدیران جامعه هدف نیست.هنر واژه و محدوده فرهنگ را فقط در حد بسیار جزئی می پوشاند.هنر خود بر اساس معیارهای فرهنگی و نهایتا علمی ارزیابی می شود که تا چه اندازه شخص توانسته است در زنجیره علت و معلولی نظام تفکر، ادراک و احساس، بطور سیستماتیک و عمیق پیش برود و یک مسئله را از طریق انواع هنرها به دیگران انتقال دهد.هنر یک وسیله برای دستیابی به انسجام جامعه است نه تجزیه احساسی و ملی

58 Questions

59 جامعه پذیری و ارتقاء سلامت

60 جامعه پذیری یک جریان یادگیری پیچیده مبتنی بر کنشهای متقابل که از طریق آن، رفتار فرد چنان تعدیل می شود که توقعات گروه (جامعه) را برآورده سازد. مراحل اجتماعی شدن یا جامعه پذیری: خانواده،مدرسه، دانشگاه، محیط های کاری آموزشی و رادیو و تلویزیون

61 خانواده نوزاد نیاز به کمک مادر دارد و مادر نیاز به رسیدگی به او . مادر به بچه شیر می دهد از بچه و از مکیدن سینه اش لذت می برد و لذتش را بیان می کند و دست نوازش به سر و صورت نوزاد می کشد و او را به سینه می فشرد. همه اینها بر روی رشد جسمی روانی و اجتماعی نوزاد موثر است.بتدریج انواع غذاهای کمکی را به او می دهد با او صحبت می کند و شوخی می کند.همزمان تاثیرگذاری روی کودک از نظر غذا خوردن، طرز توالت رفتن، بازی کردن، صحبت کردن انجام می شود . با انواع تشویق ها و توبیخ ها ( ارزشگذاری منفی و مثبت) بچه مانند مرغی توسط خانم مرزعه دار کیش کیش ، جابجا و به مسیری خاص هدایت ( یا گاه گمراه) می گردد . تکرار این رفتارها و هنجارها، درونی شده و بعد از مدتی عادت می شود

62 مدرسه در این مرحله فرض بر این است که نه فقط فرهنگ(ارزشها و هنجارها) سنتی و وهویت ملی هر جامعه ای به طرز جالب ،پرجاذبه و مستدل به نوجوانان منتقل شود بلکه بالاخص همچنین دانش و تجربیات اندوخته شده توسط نسلهای گذشته و دانشمندان در چگونه بهتر زیستن همراه با پایه ای ترین نتایج تحقیقات در زمینه های مختلف علوم که مورد نیاز یک انسان قرار می گیرد به طرز قابل استفاده در عمل به او آموخته شود. اما این یک تصور ایده آل است که فقط در برخی از کشورها به طرز موفقیت آمیزی انجام می گیرد. دو نکته دراینجا قابل توجه است: اولا قسمت مهمی از این اهداف فرهنگی از طریق غیر رسمی توسط خود دانش آموزان به یکدیگر منتقل می شود ثانیا از این طریق فقط ارزشها و هنجارهای مثبت به آنها آموخته نمی شود

63 موسسات دیگر مراحل اجتماعی شدن به مدرسه و دوستان همسن ختم نمی شود. یکی از مهمترین مراحل اجتماعی شدن دوره سربازی است.این دوره اجباری بوده و از دو جنبه حایز اهمیت می باشد:1- بعد اجتماعی:پیوند زدن جوانان به پیکره جامعه 2- بعد فردی: ساختن مردانی مجرب و کارآزموده ادامه تحصیل در خارج از کشور باعث یادگیری انواع اطلاعات، شناختها، ارزشها و هنجار هایی که در جامعه و محیط خود نیاموخته اند می شود.این شناختها برروی نحوه تفکر، تحلیل مسائل ارائه راه حلهای دیگر و خلاصه ابعاد شخصیتی تاثیر بسیار مهم می گذارند و بعد از بازگشت از خارج مرحله جدید اجتماعی شدن را در پیش گرفته می شود. تشکیل خانواده جدید بالاخص بر روی اجتماعی شدن دختران تاثیر بیشتر دارد. زندان: آموزش تبهکاری!!!!!

64 الگوی تربیتی و ارزشهای متغیر
تربیت نقش و تاثیر مهمی بر روی رشد و رفتار آینده انسانها ودر نتیجه بر روی پیشرفت جامعه دارد. عوامل موثر بر رشد و شکل گیری شخصیتی در درجه اول به اهداف اولیا و مربیان و اینکه میخواهند بچه ها چه توانایی ها یی کسب کنند بستگی دارد. برخی براین باورند که باید ارزشها و هنجارها یی که جامعه و بالاخص اولیاء بچه ها دارند به فرزندان منتقل شود( منطقی بنظر می رسد؟!!بعد زمانی و مکانی) ارزشها و هنجارهای هر مکان و زمان در حد قابل توجهی با هم متفاوتند.این تفاوت در جوامعی که سریعا در حال تغییر هستند بسیار چشمگیر است تا جوامعی که در طول زمان تغییرات کمتری داشتند.

65 انتقال ارزشهای پایدار اولین ارزش که به فرزندان باید انتقال یابد قدرت تشخیص درست و غلط است ( قدرت تفکر و ذهنی نقادانه و تمیز گرایانه) سلامت از ارزشهای مطلق است.تمام دانشمندان از قدیم ورزش را برای سلامت جسم ،توانایی برخورد با مصائب جسمی ، روانی و اجتماعی توصیه می کردند و هنوز هم در این ارزش تغییری ایجاد نشده و بر اهمیت آن افزوده هم شده است( در جهان سوم بهترین راه حل مقابله با نگرانی و مشکلات روانی و اجتماعی است – مقابله با انحرافات اجتماعی و اعتیاد – کمک به پرورش فکر) اتکال به خداوند در هر شرایط زمانی و مکانی ، شناخت بیشتر خداوند پیچیده ترین مسئله علمی بوده که خود نیازمند قدرت تفکر بسیار بالا می باشد.

66 رشد فکری کودکان رشد فکری بچه ها به سه بخش به هم مرتبط تقسیم می شود:
هوش ادراک قدرت تفکر

67 رشد هوشی واژه هوش معادل توانایی فکری بطور عام پذیرفته شده است.در سنجش هوش قدرت کشف روابط علی منطقی ( نزدیکترین و صحیح ترین روابط علی ) بین پدیده ها ( ویا حل یک مسئله فکری) را در یک زمان معین می سنجند. به عبارت دیگر ، هرچه این کشف روابط علی منطقی سریع تر باشد( درزمان معین تعداد بیشتری روابط علی بطور صحیح کشف و تشخیص داده شوند)میزان هوش بالاتر ارزیابی می شود. با بالا رفتن سن از بیست سالگی به بعد هوش کاهش می یابد.80 درصد رشد هوش انسان تا سن 5 سالگی است. هوش بیشتر ارثی میباشد تا تحت تاثیر محیط

68 ابزار پرورش هوش آموزش در سه بعد شناختی ، احساسی و روانی حرکتی از ابزار پرورش هوش به حساب می اید. زبان ورزش موسیقی انواع بازیها ثروت کوشش اولیا و تشویق و تنبیه- شکل گیری شخصیت به همراه ارتقاء هوش – حفظ شخصیت و هوش تواماً

69 اجتماعی شدن در نظام اجتماعی سنتی
در نظام سنتی برنامه ای نسبتا کافی برای اجتماعی شدن نسل جوان وجود داشت به عبارتی برنامه مشخص برای نقش بچه و نوجوان در نظام اجتماعی خانواده و جود داشت واز طرف دیگر شرایط اجتماعی : محیط محدود و کنترل شده که در آن هر پدیده جدید فورا مشهود بود. سیستم زندگی مشابه روابط اجتماعی قوی و مستقیم و هنجارهای تعریف شده و جریان ارتباط اجتماعی قوی و کنترل درونی هنجارها موجب می شدند که بچه مراحل اجتماعی شدن خود را بطور کارکردی و سازمان یافته و منسجم در یک نظام اجتماعی درپیش بگیرد و از هر نوع انحراف نیز عموما مصون بماند.

70 اجتماعی شدن درنظام اجتماعی مدرن
با گسترش شهرنشینی افراد ازهر گوشه به شهرهای بزرگ روی آوردند و در شهرهای بزرگ یک مجموعه از فرهنگها و هنجارهای جورواجور و مختلف در کنارهم قرار گرفتند که غالبا باهم همسو و تقویت کننده نیستند بلکه در کنار یا در تضاد با هم قرار می گیرند درنتیجه این وضعیت کنترل اجتماعی بسیار ضعیف است و افراد عموما آزادی عمل بیشتری در نابهنجاری دارند. وکنترل درونی و بیرونی محدود تر و کمتر است. کارکردبرنامه های سنتی توان و جاذبه کافی برای جوابگویی به مسائل و شرایط انها را ندارد در خانواده به علت چند شغله بودن پدر و مادر و عدم حضور کافی در منزل و نظارت ناکافی بر رفتار بچه ها موجب کاهش روابط اجتماعی اولیا و بچه ها می شود و بدنبال آن تغییر سریع ارزشها و تضاد ارزشی بین نسلها را شاهد هستیم

71 اجتماعی شدن درنظام اجتماعی مدرن
در مدرسه مطالب عموما خشک و بی رابطه با عمل که گاه از سوی افرادی جوان بدون اطلاعات تجربی و علمی عمیق تهیه شده و قسمت عمده آن در اینده به درد بچه و مسائلی که او با آنها مواجه خواهد شد نمی خورد. همچنین از جانب دبیرانی که خود عموما با انواع گرفتاری ها دست به گریبانند با روشهای استبدادی به بچه ها آموخته و یا با زور در مغزشان فشرده می شود و علاقه و خلاقیت را در بچه ها تخریب می کند. نظام آموزشی در جهان سوم نقش خود را در اجتماعی شده بچه ها و نوجوانان درست ایفا نمی کند.

72 انتقال ارزشها و هنجارها ی انحرافی در بین همسن ها
فشارهای زیاد در مدرسه در کلاسهای درس باعث ذخیره مقاومت در آنها و بیرون ریختن فشار ذخیره شده توسط بچه هائیکه زمینه رفتارهای نابهنجار و گستاخی و زور مدارانه را دارند و باعث تاثیر روی بچه های دیگر می شود در نیجه بچه ها انواع رفتارهای ناهنجار را از دیگران یاد می گیرند تضاد پدر و مادر در برخورد با انحراف اهمیت دادن یا بی اهمیت دیدن انحرافات از نظر اولیا و اختلاف نظر اولیا هنجار غالب خانواده مهم است

73 نتیجه گیری برای کارکرد و انسجام یک جامعه لازم است که اعضا جدید آن به طرز مناسبی با ارزشهای پایدار و هنجارهای مناسب آن جامعه تطبیق داده شوند.این اعضا جدید باید طوری پرورش یابند که هم در شرایط مکانی و زمانی خود بتوانند بطور مناسب نیازهای فردی خود را ارضا نمایند و هم نقشی موثر در کارکرد بهتر جامعه داشته باشند. قاعدتا خانواده و مدرسه و دوستان و همسالان واشنایان و قانون در این خصوص نقش دارند

74 تعیین کنندهای اجتماعی سلامت Social Determinants of Health

75 تعریف سلامت(who ) رفاه کامل جسمی، روانی،اجتماعی ونه فقط فقدان بیماری ومعلولیت

76 توسعه یافتگی هر اجتماعی شامل: 1-کیفیت سلامت مردم آن اجتماع
سلامت حق ونیاز اساسی تمام انسان هاست توسعه یافتگی هر اجتماعی شامل: 1-کیفیت سلامت مردم آن اجتماع 2-میزان توزیع عادلانه سلامت در میان طیف های مختلف طبقات اجتماعی 3-میزان محافظت افراد محروم درمقابل عوامل آسیب رسان به سلامت آن اجتماع

77 ادامه امید به زندگی در مردم ایران 71 سال است
پیشرفت چشمگیری در ارتقای شاخص های بهداشتی درایران داشته ایم اما هنوز تفاوت های وضعیت سلامت در برخی از مناطق کشور مشهود است

78 هدف کلی از طرح مقوله عوامل اجتماعی تعیین کننده سلامت:
ایجاد عدالت وبرابری در عرصه های مختلف سلامت با توجه به نیازهای هر فرد

79 معنای عدالت درسلامت چیست؟
اصطلاح عدالت ابعاد اخلاقی ومعنوی دارد. بی عدالتی به تفاوت های غیر ضروری وقابل اجتنابی اشاره دارد که حاکی از نامنصفانه ومغرضانه بودن این قبیل تفاوت ها دارد

80 عدالت درمراقبت سلامت عدالت درمراقبت سلامت به عنوان
دسترسی مساوی به خدمات مراقبتی دردسترس کیفیت یکسان خدمات مراقبتی برای همه بهره مندی مساوی برای نیاز مسا وی تلقی می گردد

81 برخی از دلایل نابرابری وبی عدالتی در سلامت
محل اقامت نژاد شغل جنسیت تحصیلات وضعیت اقتصادی واجتماعی دسترسی به خدمات بهداشت عمومی

82 اکثر بی عدالتی در سلامتی در دنیا ساخته دست بشر است وعلل آنها اغلب ریشه در مسائل اجتماعی دارد

83 هدف از سیاست های عدالت در سلامت:
حذف تفاوت های سلامت به طوریکه همه افراد سطح وکیفیت یکسان سلامتی راداشته باشند نیست بلکه هدف کاهش یا حذف آن دسته از تفاوت هایی است که از عواملی که هم قابل اجتناب وهم ناعادلانه هستند نشات گرفته است

84 رفع بي عدالتـي در بهداشـت يا ديگر بخشــهاي اجتماعي ، به عوامل زير بستگي دارد :
تصويب سياســت هاي شفاف و واضح عمومي از سوي دولتها قراردادهاي اجتماعي جديد بهم پيوستگي بيشتراز سوی جامعه

85 تاریخچه عوامل اجتماعی تعیین کننده سلامت
فعالیت های بهداشتی قرن19 وبیشتر اقدامات زیر بنای بهداشت عمومی نوین، همگی نشان دهنده آگاهی ازوابستگی بین موقعیت اجتماعی،شرایط زندگی وپیامدهای سلامتی مردم است اساسنامه WHOکه پیش نویس آن در سال 1946 تهیه شد،این حقیقت را مطرح کردکه بنیانگذاران این سازمان قصد داشتند به ریشه های اجتماعی مشکلات سلامتی نیز توجه کنند درسالهای1970تا1980استراتژی سلامت برای همه مطرح شد که آن برلزوم توجه به عوامل تاثیر گذار اجتماعی تاکید داشت

86 تاریخچه عوامل اجتماعی تعیین کننده سلامت
عبارت عوامل اجتماعی تعیین کننده سلامت در میانه دهه1990به طور فزاینده ای مطرح شد در قرن21 نقش سازمان جهانی بهداشت در جهت ارتقا عملکرد ها در حیطه عدالت در سلامت وابعاد اجتماعی آن متحول شد در همین راستا دکتر لی درپنجاه وهفتمین مجمع جهانی بهداشت در ماه می2004 اعلام کرد کهWHOتمایل دارد کمیسیونی جهانی را درارتباط با عوامل موثر بر سلامتی ایجاد کند

87 اهداف این کمیسیون: بررسی تاثیر عوامل اجتماعی برسلامت
اتخاذ راهکارهای مناسب برای حل مشکلات ناشی از آن کاهش بی عدالتی درسلامت

88 مباحث محوري براي كميسيون عوامل اجتماعي تعيين كننده سلامت
1-كاهش طبقات اجتماعي ازطريق كاهش نابرابري در قدرت-حيثيت- درآمدوثروت كه با موقعيت هاي اجتماعي-اقتصادي مختلف مرتبط است 2-كاهش مواجهه با عوامل آسيب رسان به سلامت كه قشر محروم از آن رنج مي برند 3-كاهش آسيب پذيري طبقه محروم در شرايط آسيب رسان به سلامت 4-مداخله با استفاده ازمراقبت بهداشتي براي كاهش پيامدهاي نابرابربيماري وپيشگيري ناشي ازتنزل اقتصادي و اجتماعي در ميان افراد محروم كه دچار بيماري مي شوند

89 عوامل اجتماعی تعیین کننده سلامت
1-شرایط دوران ابتدایی زندگی 2-گرادیان اجتماعی 3-انزوای اجتماعی 4-کار 5-بیکاری 6-حمایت اجتماعی 7-اعتیاد 8-غذا 9-سطح آموزش 10-حمل ونقل وترافیک

90

91 A person's health and wellbeing is dependent on
A GOOD START: Genes, food, water, shelter, air, housing, space, safety, transport, behavior and lifestyle A GOOD FUTURE: Education, skills, work, income, self esteem GOOD CARE: Life skills, health care, community services, government policy GOOD SUPPORT: Parents, family, friends, social connections

92 The Perpetuating Cycle of Inequity
Why is Jason in hospital? Because he has a bad infection in his leg. But why does he have an infection? Because he has a cut on his leg and it got infected. But why does he have a cut on his leg? Because he was playing in the local tip near his house and there was some sharp, jagged steel there and he fell on it. But why was he playing in the tip? Because he lives in a poor neighbourhood. A lot of kids play there because there is no where else to play and there is no one to supervise them. But why does he live in that neighbourhood? Because his parents cannot afford to live anywhere else.

93 The Perpetuating Cycle of Inequity
But why can't his parents afford a nicer place to live? Because his Dad is unemployed and his Mum is always sick. But why is his Dad unemployed? Because he doesn't have much education and he can't find a job. But why hasn't his Dad got much education? Because his family was poor and he dropped out of school. But why? Health Canada, Federal Provincial & Territorial Advisory Committee on Population Health for the Meeting of Ministers of Health. Toward a Healthy Future. Second Report on Health of Canadians. Ottawa: Health Canada, 1999.

94 عوامل اجتماعی تعیین کننده سلامت
1-شرایط دوران ابتدایی زندگی: اثرات یک شروع خوب درزندگی،یعنی حمایت مناسب از مادران برای یک عمر باقی خواهد ماند پژوهش ها نشان می دهند که پایه سلامت دوران بزرگسالی ریشه دردوران کودکی وقبل از تولد دارد خطرابتلا به دیابت در مردان 64 سال بر حسب وزن هنگام تولد

95 عوامل اجتماعی تعیین کننده سلامت
2-گرادیان اجتماعی: شرایط ضعیف اقتصادی اجتماعی در طول زندگی بر سلامتی تاثیر می گذارد علل مادی وروانی اجتماعی از قبیل سرمایه کم خانواده ، تحصیلات پایین ،شغل نا مطمئن...درایجاداین تفاوت ها سهم دارند که در نهایت اثرات آنها منجر به بروز بیماری ها ومرگ زودرس می گردد.

96 عوامل اجتماعی تعیین کننده سلامت
3-انزوای اجتماعی : فقر ، محرومیت نسبی وانزوای اجتماعی تاثیر مهمی بر سلامتی ونیز مرگ زودرس دارند فقر مطلق كمبود مايحتاج ضروري اوليه زندگي فقر نسبي زندگي دروضعيتي فقيرانه ترازديگرمردم اجتماع اضطراب ناشي از فقر خصوصاَ براي زنان باردار-كودكان وسالمندان مضر است

97 عوامل اجتماعی تعیین کننده سلامت
4-کار استرس در هنگام كار خطر بيماري را افزايش مي دهد.افرادي كه كنترل بيشتري بركارهايشان دارنداز سلامت بهتري برخوردارند در كل شغل داشتن براي سلامتي فرد بهتراست تااينكه فرد هيچ شغلي نداشته باشد بیماری قلبی -عروقی نمودار-سطح خودگزارشی کنترل بر کار وبروز بیماری قلبی-عروقی

98 عوامل اجتماعی تعیین کننده سلامت
5-بیکاری: امنيت شغلي باعث افزايش سلامتي؛رفاه؛رضايت شغلي مي گردد ميزان بيكاري بالاموجب بيماري ومرگ زودرس مي شود اثرات بيكاري برروي سلامتي درنتيجه مسائل روحي رواني ومسائل مالي به وجود مي آيد بیماری نمودار-اثرناامنی شغلی وبیکاری بر سلامت

99 عوامل اجتماعی تعیین کننده سلامت
6-حمایت اجتماعی: حمايت وروابط خوب اجتماعي سهم چشمگيري درسلامت دارند افرادي كه حمايت هاي اجتماعي وعاطفي كمتري دارندبيشتر درمعرض ابتلا به افسردگي مشكلات بارداري وناتواني به دنبال بيماريهاي حاد قرار مي گيرند

100 عوامل اجتماعی تعیین کننده سلامت
7-اعتیاد: وابستگي افراد به الكل؛مواد مخدرودخانيات متاثر از محيط اجتماعي آنان است مصرف مواد مخدر واكنشي است به شكست اجتماعي وبراي استفاده كنندگان از آن سرابي است به منظور فرار از فلاكت واسترس كه در واقع فقط مشكلات آنهارا بدتر مي كند

101 عوامل اجتماعی تعیین کننده سلامت
8-غذا: رژيم غذايي خوب ومناسب براي ارتقاء سلامتي ورفاه از ضروريات محسوب مي شود كمبود مواد غذايي ونيز تنوع آن موجب بروز بيماري هاي ناشي از سوء تغذيه مي شود

102 عوامل اجتماعی تعیین کننده سلامت
9-سطح آموزش : يك عامل عمده موثر بروضعيت سلامتي سطح آموزش(به خصوص سطح آموزش زنان) است نقشه بيسوادي در جهان با تفسير سوء تغذيه ، بيماري وبالارفتن ميزان مرگ ومير شيرخوار وكودكان انطباق بسيار دارد

103 عوامل اجتماعی تعیین کننده سلامت
10-حمل ونقل وترافیک: منظور از حمل ونقل سالم رانندگي كمتر وپياده روي ودوچرخه سواري بيشتر است كه به 4 دليل سبب ارتقا سلامت مي گردند: 1-خود نوعي ورزش اند 2- تصادفات منجر به مرگ راكاهش مي دهند 3-ارتباط اجتماعي را افزايش مي دهند 4-آلودگي هوا را كم مي كند.

104 شبكه دانش (knowledge network)
دبيرخانه كميسيون عوامل تعيين كننده سلامت در سازمان جهاني بهداشت با استفاده از مشاوره كارشناسان و صاحبنظران بخش سلامت ، عوامل موثر بر سلامت را بصورت مجموعه اي شامل 9 بحث اصلي تقسيم كرده اند . هدف از اين دسته بندي ، جمع آوري و تحليل داده هاي موثر بر سلامت در هر يك از اين حيطه ها و استفاده از آن براي سياستگذاري در كشور هاي توسعه يافته و در حال توسعه است . در هر يك از اين گروهها همكاري سياستگذاران ، مديران ، دانشمندان و محققان امر سلامت پيش بيني شده است .

105 اجزاي شبكه دانش رشد كودك در مراحل اوليه زندگي:
منظور از اين عبارت ، شرايط و فرصتهايي است كه براي كودك در سالهاي اوليه زندگي و مادر او وجود دارد و مي تواند نقش موثري در شكل گيري زندگي آينده و وضعيت سلامت كودك ايفا كند

106 اجزاي شبكه دانش ا ولويت وضعيت سلامت عمومي ( Priority public health condition ): در اين بحث به بررسي عوامل موثر در طراحي و اجراي برنامه هاي سلامت عمومي كه در افزايش دسترسي و حذف موانع استفاده از خدمات سلامت ، براي همه گروههاي اجتماعي نقش دارند ، پرداخته مي شود ..

107 اجزاي شبكه دانش نظام سلامت( Health system):
وضعيت نظام سلامت و روشهاي سازماندهي ، تامين منابع مالي و اجراي برنامه هاي آن عامل تعيين‌كننده بسيار قوي درخصوص وضعيت سلامت و نابرابري در سلامت ميان گروه هاي مختلف جامعه است

108 اجزاي شبكه دانش اندازه گيري ( Measurement ):
در اين بخش ميزان دستيابي به هدف نهايي(Impact) رويكرد تاثير عوامل اجتماعي بر سلامت سنجيده مي شود. مهمترين مسئله رسيدن به توافق نظردر تهيه و تدوين دستور عمل براي ارزيابي موارد زير است: برنامه ها و سياستهاي ادغام شده در نظام سلامت كه عوامل تعيين كننده سلامت در آنها لحاظ شده است. ميزان تاثير عوامل تعيين كننده سلامت و هدف نهايي اين رويكرد، برسلامت مردم و بي عدالتي در بهره مندي از خدمات سلامت

109 اجزاي شبكه دانش وضعيت اشتغال (Employment condition)
عوامل مربوط به اين بحث دردو گروه عوامل داخلي مثل محيط كار و عوامل خارجي مثل شرايط اجتماعي ، اقتصادي و ساختار دولتي كار جاي مي گيرند

110 اجزاي شبكه دانش Globalization جهاني شدن:
ماهيت ديناميك اين امر تاثيري فراوان بر طيف وسيعي از مباحث سياسي_ اجتماعي دارد.اين ارتباط مي تواند به صورت رابطه عليتي ميان ميزان در معرض خطر قرار داشتن و سطح استعداد ابتلا و يا موقعيت اجتماعي باشد.

111 اجزاي شبكه دانش شهرنشيني ( Urban setting ):
اهداف اصلي در اين مقوله شامل موارد زير است: بهبود وضعيت محل سكونت،آب، بهداشت و بهبود وضعيت محيط و زيرساختار بهبود وضعيت جامعه از طريق ارتقا دانش و تحصيلات مردم برنامه هاي كاهش خشونت دسترسي بيشتر و بهتر به خدمات سلامت

112 اجزاي شبكه دانش را نده شدگان اجتماعي((Social Exclusion:
در تمام جوامع گروههايي وجود دارند،كه بنا به دلايل مختلف شرايط زندگي متفاوتي با ساير افراد جامعه داشته و از بسياري از مزاياي اجتماعي كه ساير افراد جامعه برخوردارند، ازجمله خدمات سلامت محروم مي مانند.مثل حاشيه نشين ها، گروههاي مختلف قومي و...

113 اجزاي شبكه دانش منابع مالي (Financing):
يكي از مهمترين مباحثي كه كميسيون بر آن تاكيد دارد،نحوه تامين منابع مالي براي برنامه هاي اجتماعي است،كه بر سلامت اثر مي گذارند.3 مقوله عمده در اين مورد عبارتند از: الف)بسيج منا بع ب)استفاده موثر از منا بع ج)محافطت در برابرخطر

114 اصولی برای اقدام اقدام دراین عرصه نیازمند تعهد واقدام سیاستگذاران،دولت وکلیه بخشها،تشکیلات مدنی ونیز مردم در تمام سطوح می باشد

115 سازمانهاي مرتبط با عوامل تعيين كننده سلامت
مجلس شوراي اسلامي نهاد رياست جمهوري دفتر مناطق محروم قوه قضاييه اداره زندانها و بهداري كل زندانها وزارت رفاه و تامين اجتماعي سازمان بيمه خدمات درماني سازمان تامين اجتماعي سازمان بهزيستي كميته امداد وزارت آموزش پرورش نهضت سواد آموزي وزارت راه و ترابري وزارت كشور شهرداري و دهياري ستاد مبارزه با مواد مخدر نيروي انتظامي بسيج و وزارت نيرو سازمان آب و فاضلاب وزارت جهاد كشاورزي وزارت بازرگاني وزارت كارو امور اجتماعي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي وزارت صنايع وزارت علوم و تحقيقات وزارت مسكن و شهرسازي سازمان نظام پزشكي سازمان مديريت و برنامه ريزي سازمان حفاظت محيط زيست سازمان صدا و سيما سازمان تربيت بدني موسسه استاندارد و تحقيقات صنعتي هلال احمر سازمان تبليغات اسلامي سازمان دامپزشكي مركز آمار ايران بانك مركزي

116 Questions


Download ppt "جامعه شناسي سلامت بسم الله الرحمن الرحيم دکتر ربیع الله فرمانبر"

Similar presentations


Ads by Google